اعمال اعتکاف
1) نیت؛ 2) توقف در مسجد جامع شهر یا مساجد چهار گانه معروف؛ 3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف؛ 4) روزه دار بودن معتکف در ایام اعتکاف

اعتکاف در دیگر ادیان و مذاهب
بر ما روشن نیست که شرایط اعتکاف در ادیان دیگر به چه شکل بوده است.
به باور قرآن این عبادت از زمان ابراهیم نیز وجود داشته است که در سورهٔ بقره آیهٔ ی میگوید:
البته در مسیحیت رهبانیت که گوشهگیری و پرهیز از دنیا و عمل به عبادت بوده، وجود داشته یا خدمت به بیماران صعب العلاج؛ که اینها شباهتهایی با اعتکاف دارند. ولی به باور قرآن در سورهٔ حدید آیهٔ ۲۷ «در قلبهای کسانی که از مسیح پیروی می کنند، رأفت و رحمت و رهبانیت قرار دادیم، عملی که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننمودیم.» بنابر این قرآن میگوید رهبانیت چیزی بوده که مسیحیان خود برای نزدیکی به خدا آن را ساختند، در حالی که اعتکاف عبادتی شرعی در ادیان سابق بوده است.
در میان مسیحیان گاه برای پرستش خدا و در امان ماندن از آزار و اذیت یهودیان و بتپرستان، مکانهایی خلوت را برای عبادت بر میگزیدند، و ماجرای اصحاب کهف از این قرار است.
در تصوف، اعتکاف عبارت است از خالی نمودن قلب از مشغولیات دنیوی و تسلیم نمودن نفس.
امام
اِمام واژهای عربی و به معنای پیشوا و رهبر است که از اصطلاحات خاص دین اسلام است.
این واژه به خودی خود معنی مقدسی ندارد و در قرآن هم برای پیشوایانی که مردم را به سوی خدا هدایت میکردند به کار رفته و هم برای پیشوایانی که مردم را به سوی کفر هدایت میکردهاند. اما غیر از این معنای عام دارای معانی و کاربردهای خاصی در فرهنگ مسلمانان نیز هست.
کاربردها
امام جماعت: هر فردی که پیشنماز بایستد و دیگران به او اقتدا کنند. این کاربرد بین تمام مسلمانان مشترک است. از نظر فقه شیعه، امام جماعت باید عادل باشد. به عبارت دیگر نمازگزاران دیگر از او گناه کبیره و یا اصرار بر گناه صغیره ندیده باشند.
رهبر اجتماع: خواجه نصیر الدین طوسی در «تجرید الاعتقاد» امامت را به عنوان «ریاسةٌ عامّةٌ» یعنی ریاست عمومی تعریف میکند. این معنی امامت نیز بین تمام مسلمانان جز خوارج مشترک است. البته فرق مختلف شرایط و مصادیق متفاوتی را برای امام در نظر میگیرند.
عالمان برجستهٔ دینی: اهل سنت برای برخی از دانشمندان بسیار برجستهٔ دینی، نظیر محمد غزالی و فخر رازی از این لقب استفاده کردهاند.
لقب بیانگر تقدس: در برخی کشورهای عربی نظیر عراق، سوریه، لبنان و کشورهایی نظیر ایران و جمهوری آذربایجان عدهای از مردم روسیه و بسیاری از مسلمانان اروپایی مردم (شیعه و سنی) بسیاری از افراد مقدس را امام میخوانند.
امام در قرآن
در قرآن از سه نفر با عنوان امام یاد شدهاست و آنان ابراهیم و اسحاق و یعقوب هستند.
امامت در نزد شیعیان امامیه
امامت یکی از اصول باور شیعیان است، که به جهت اهمیت آن شیعیان دوازده امامی خود را امامیّه میخوانند.
سنگ بنای تشیع مسئلهٔ امامت و حجیت قول و فعل امام است. حجیتی که از علم تام و از یقین به محتوای دین ناشی میشود. علمی که از راه اجتهاد کسب نمیشود و به شک و حدس و گمان آلوده نیست و لذا صاحب آن، مرجع نهایی در هر چیزی است که به آن دین گفته میشود، یا به عبارتی حجت آن دین است.شیعیان برای امامان خود چنین منزلتی را قائل هستند.
اصول دین شیعه: توحید، نبوت، معاد (هر سه مشترک با اهل سنت)، عدل و امامت
امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از احکام عملی مسلمانان و به نظر شیعیان از فروع دین اسلام است. امر به معروف یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام آنچه از نظر عقل یا شرع اسلام خوب در نظر گرفته میشود و نهی از منکر یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام ندادن آنچه به از نظر عقل یا شرع اسلام بد در نظر گرفته میشود. این توصیه گفتاری است و شامل جرح نمیشود.
در احکام دین، به تمام واجبات و مستحبات معروف و به تمام محرمات و مکروهات منکر گفته میشود بنابراین واداشتن افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب امر به معروف و بازداشتن آنها از کارهای حرام و مکروه نهی از منکر است. البته در نوشته های دانشمندان دینی امر به معروفی که واجب است، واجب و امر به معروفی که مستحب است، مستحب؛ همچنین نهی از منکری که حرام است، واجب بوده و نهی از منکری که مکروه است، مستحب است.
امر به معروف و نهی از منکر، واجب کفایی است که اگر افرادی - به قدر کفایت - به انجام آن اقدام کنند، از دیگران ساقط می شود. و اگر همهء افراد آن را ترک کرده باشند، چنانچه شرایط آن موجود باشد، همهء آنها ترک واجب کرده اند.
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
اول ـ آن که آمر و ناهی، معروف و منکر را بشناسد و یقین داشته باشد بوجوب معروف و حرمت منکر، و ایمن باشد از اشتباه خودش.
دوم ـ آن که احتمال بدهد که امر و نهی او تأثیر داشته باشد، پس اگر احتمال عقلایی ندهد که امر و نهی او اثر دارد، وجوب آن ساقط میشود.
سوم ـ آن که کسی که واجب را ترک نموده و یا فعل حرام را به جا آورده، اصرار به آن داشته باشد، پس اگر بداند که مرتدع شده و بعد مرتکب نمیشود ساقط میشود.
چهارم ـ آن که واجب بودن معروف و حرام بودن منکر در حق فاعل، منجَّز و ثابت باشد و در ترک واجب و فعل حرام عذری نداشته باشد، پس اگر فاعل معتقد باشد به مباح بودن فعل حرامی و یا به جواز ترک واجبی در این صورت امر به معروف و نهی از منکر، ساقط میشود. و همین طور است در هر موردی که تارک واجب و فاعل حرام عذر داشته باشد. بلی از راه تنبیه غافل و ارشاد جاهل، تنبیه و ارشاد، لازم است.
پنجم ـ آن که در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد، پس با احتمال عقلایی به ضرر و مفسده، ساقط میشود.
تعریف معروف و منکر
امر به معروف و نهی از منکر با وجود برخی شرایط واجب میباشد و در صورت نبود آن شرایط تکلیف ساقط میشود و آنها عبارتند از:
کسی که امر یا نهی میکند، بداند آنچه را که دیگری انجام میدهد حرام است و آنچه را ترک کرده، واجب است، پس هرکس نمیداند این عمل که او انجام میدهد جلوگیری واجب نیست.
آنکه در امر به معروف یا نهی از منکر مفسده ای وجود نداشته باشد یا ضرری متوجه کسی نشود ، مثلاً باعث نشود که آبروی شخص مسلمان ریخته شود یا ضرر مالی یا جانی به کسی برسد .
احتمال بدهد که امر به معروف یا نهی از منکر اثر کند . پس اگر یقین به عدم اثر آن دارد ، واجب نیست
خود شخص آمر به معروف یا ناهی از منکر ،آن معروف را ترک نکرده یا فاعل به آن منکر نباشد . مصداق مثل معروف که رطب خورده منع رطب کی کند
مراتب امر به معروف و نهی از منکر
برای امر به معروف و نهی از منکر، مراتبی است که اگر با عمل به مرتبه پایینتر، مقصود حاصل شود؛ عمل به مرتبهٔ بعدی جایز نیست و آن مراتب چنین است:
با معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد به سبب انجام آن گناه با او اینگونه عمل میشود مثل اینکه از او روبرگرداند یا با چهره عبوس با او برخورد کند، یا با او رفتوآمد نکند.
امر و نهی با زبان؛ یعنی به کسی که واجبی را ترک کرده دستور دهد که واجب را به جا آورد و به گناهکار دستور دهد که گناه را ترک کند.
استفاده از زور، برای جلوگیری از منکر و برپایی واجب؛ یعنی زدن گناهکار (بنابر فتوای آیت الله خامنهای مواردی که امر به معروف و نهی از منکر متوقف بر چیزی بیشتر از امر و نهی زبانی باشد، اگر در سرزمینی باشد که دارای نظام و حکومت اسلامی است و به این فریضه اسلامی اهمیت داده میشود، احتیاج به اذن حاکم و مسئولین ذیربط و پلیس محلی و دادگاههای صالح دارد)
احکام امر به معروف و نهی از منکر
فراگیری شرایط امر به معروف و نهی از منکر و موارد آن واجب است، تا انسان در امر و نهی مرتکب خلاف نشود.
اگر بداند یا احتمال دهد که امر ونهیاش با تکرار موثر است، واجب است تکرار کند.
اگر بداند یا احتمال دهد، که نهی او در حضور جمع موثر است نه تنهایی، اگر انجام دهنده، آن عمل را بطور آشکار انجام میدهد جایز بلکه واجب است او را در جمع نهی کند و اگر چنین نیست بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
آداب امر به معروف و نهی از منکر
مانند طبیبی دلسوز و پدری مهربان باشد.
قصد خود را خالص کند و تنها برای رضای خدا اقدام کند و عمل خود را از هرگونه برتری جویی پاک گرداند.
خود را پاک و منزه نداند، چه بسا همان که اکنون از او خطایی سرزده است، دارای صفات پسندیدهای باشد که مورد محبت الهی است، هرچند این عمل او هماکنون ناپسند و مورد غضب الهی باشد.
امر به معروف و نهی از منکر در قرآن
و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون؛ و باید از میان شما گروهی مردم را به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند و آنان همان رستگارانند.(سوره آل عمران آیه ۱۰۴)
كنتم خير امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون باللَّه
شما بهترین امتی هستید که برای مردم پایدار شدهاید به کار پسندیده فرمان میدهید و از کار ناپسند باز میدارید و به خدا ایمان دارید.(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۰)
والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر
و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند. (سوره توبه آیه ۷۱)
امر به معروف و نهی از منکر در سخنان اهل بیت
علی بن ابیطالب: پایندگی شریعت به امر به معروف و نهی از منکر و برپاداشتن حدود است.
محمد امین پیامبر اسلام: امت من تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می نمایند و به کارهای نیک دعوت می کنند، پیوسته در خیر و سعادت به سر می برند؛ ولی در صورت ترک آن، برکات از آنان گرفته می شود و بعضی از آنان بر بعضی دیگر مسلط خواهند شد و نه در آسمان یاوری خواهند داشت و نه در زمین»
علی بن ابیطالب امام اول شیعیان: نفرین خدا بر کسانی که به خوبی فرمان میدهند و خود آن را فرو میگذارند و بر کسانی که از زشتی باز میدارند و خود مرتکب آن میشوند.
علی بن ابیطالب: کسی که در برابر منکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، او مردهای است در میان زندگان.
علی بن ابیطالب: خداوند امر به معروف را بخاطر اصلاح توده مردم واجب فرمود.
محمد باقر امام پنجم شیعیان: همانا امر به معروف و نهي از منكر، راه پيامبران و شيوه صالحان است. فريضه بزرگي است كه در پرتو آن واجبات ديگر، اقامه ميشود، راهها ايمن، درآمدها حلال، مظالم به صاحبان اصلي مسترد، زمين آباد شده، حق از دشمنان باز پس گرفته و امر (حكومت) تحكيم مييابد.
امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این جهت توجه ویژه و تاکید و تصریح گشته است. «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای است همگانی و متفاوت بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرائط و حدود و کیفیت آن را قانون تعیین می کند». (والمومنون بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر). با توجه به اصل هفتم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، لازم است که نظام اسلامی باید وزارتخانه، سازمان، مرکز وگروهی را با هر نام مناسب تشکیل دهد که وظیفه این گروه، همان اجرای صحیح قانون زندگی ساز امر به معروف و نهی از منکر باشد که خود پشتوانه ای محکم برای قدرتمندی نظام و برای حفظ مصالح آحاد مردم و جامعه انسانی اسلامی است. خدای متعال، پس از آن که دستور می فرماید بر این که برادری واتحاد در پرتو توحید را مستحکم سازید و همواره از تفرق و پراکندگی دوری جوئید وبا این که قبلاً متفرق و دشمنان یکدیگر بودید، امروز با نعمت اسلام قدر نعمت اخوت را بدانید می افزاید: (ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر واولئک هم المفلحون). «و باید از میان شما گروهی و امتی باشند که به خیر و نیکی دعوت نمایند، وامر به معروف و نهی از منکر کنند و اینان همان رستگارانند».
امر به معروف و نهی از دیدگاه آیتالله روح الله خمینی
امام خمینی به این وظیفه همگانی که نظارت غیر رسمی محسوب می شود اشاره و می گوید: «امر به معروف و نهي از منكر دو اصلي است در اسلام كه همه چيز را ميخواهد اصلاح كند. يعني با اين دو اصل ميخواهد تمام قشرهاي مسلمين را اصلاح بكند، به همه مأموريت داده، به همه، به تمام افراد زير پرچم مأموريت داده كه بايد وادار كنيد همه را به كارهاي صحيح و جلوگيري كنيد از كارهاي فاسد»
امر به معروف و نهی از دیدگاه آیتالله دکتر مرتضی مطهری
مرتضی مطهری نیز امر به معروف و نهی از منکر را وسیله ای برای پیشبرد اهداف اسلامی ترجمه کرده و می آورد: «... تمام هدف های مثبت اسلامی داخل در معروف و تمام هدف های منفی اسلامی داخل در منکر است، و گرچه در امر به معروف و نهی از منکر تعبیر امر و نهی هست ولی با توجه به قرائنی ...، مقصود از آن تنها امر و نهی لفظی نیست، بلکه مقصود استفاده کردن از هر وسیله مشروع برای پیشبرد هدف های اسلامی است. پس اگر بخواهیم روح امر به معروف و نهی از منکر را با ترجمه و تعبیر فارسی خودمان بیان کنیم باید بگوییم: لزوم استفاده از هر وسیله مشروع برای پیشبرد اهداف اسلامی.»
امر به معروف و نهی از دیدگاه آیتالله سید علی خامنهای
آیتالله خامنهای در مورد شرایط نهی از منکر تصریح میکند:
البته اين هيچ مجوّز آن نيست كه كسانى به بهانه اينكه اطمينانشان سلب شده، قانونشكنى كنند. قانونشكنى جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چيزى كه به نظر انسان منكر مىآيد - بدون اجازه حكومت - خودش يك جرم است؛ مگر نهى از منكر زبانى، كه بارها گفتيم نهى از منكر زبانى جايز و واجب و وظيفه همه است و در هيچ شرايطى هم ساقط نمىشود؛ اما آنجايى كه نوبت اجرا و عمل برسد، همه بايد طبق قوانين عمل كنند. هيچ چيزى مجوّز اين نيست كه بگويند چون نيروى انتظامى و قوّه قضايّيه عمل نكردند، خودمان وارد ميدان شديم؛ نخير، آن روزى كه لازم باشد مردم براى حادثهاى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صريحاً به آنها خواهد گفت.
نهادهای متولّی امر به معروف و نهی از منکر در حکومت ایران
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای عمومی است، ولی علاوه بر این، در جمهوری اسلامی نهادهایی به طور ویژه این فریضه را دنبال می کنند. از جمله مهمترین این نهادها ستاد احياء امر به معروف و نهي از منکر است که طبق آن چه در اساسنامه خود آورده، «احياء فريضه امر به معروف و نهي از منکر در جامعه اسلامي» را هدف خود می داند. این ستاد در سال 1372 به ریاست آیت الله احمد جنتی تشکیل و شروع به کار نمود.
همچنین با هدف اجرای این فریضه و تعالی جامعه، «طرح امر به معروف و نهي از منكر» در سال 1389 در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. طبق این طرح «به منظور سياستگذاري در زمينه فريضه امر به معروف و نهي از منكر و گسترش فرهنگ آن در جامعه و ساماندهي امور مربوط به اين فريضه، نظارت بر كليه فعاليتهاي دولتي، غير دولتي و مردمي و هماهنگي بين دستگاهها، شورايي به نام «شوراي سياستگذاري امر به معروف و نهي از منكر» به ریاست نماینده مقام معظم رهبری در شورا تشکیل می شود.»
علاوه بر اینها، طرح تأسیس «سازمان امر به معروف و نهی از منکر» هم اکنون در کارگروه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار دارد.
امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین در لغت به معنی «امر کننده و فرمان دهنده به مؤمنان» است.
کاربرد لقب
این لقب با مضمون سیاسی و دینی در منابع اسلامی در بین مسلمانان رواج داشته است. شیعیان معتقدند این لقب در زمان محمد برای علی بن ابیطالب به کار می رفته است ولی اهل سنت عقیده دارد بعد از درگذشت محمد، عمربن خطاب اولین خلیفه ای بود که لقب امیرالمؤمنین را برای خود به کار برد. ابن خلدون عبدالله ابن جحش، برخی دیگر عمرو عاص و عدهای نیز مغیرة بن شعبه را اولین کسانی میداند که به عمر این لقب را دادند؛ هرچند عبدالله ابن جحش قبل از خلافت عمر مرده و نمیتوانسته اعطا کننده این لقب باشد.
اهل سنت
مسلمانان اهل سنت از لقب امیرالمؤمنین برای همهٔ خلفای راشدین، اموی و عباسی استفاده کردهاند.
شیعیان
شیعیان دوازده امامی لقب و عنوان امیرالمؤمنین را منحصر به علی بن ابیطالب میدانند و نه تنها استعمال این لقب را برای خلفای راشدین و غیر راشدین جایز نمیدانند که حتی آن را از خصایص علی بن ابی طالب دانسته و به کاربردن این لقب را برای سایر امامان خود هم جایز نمیدانند(مگر در حال تقیه که به کابردن این لقب برای غیر از علی بن ابیطالب هم گاهی به کار رفته است). دلیل شیعیان بر این امر این است که محمد این لقب را برای علی به کار برده و دیگران را از نامگذاری بدان نهی کرده است. اما شیعیان اسماعیلیه آن لقب را برای خلفای فاطمی نیز استفاده میکنند و زیدیه آن را برای هر امامی علوی که امامتش را با جنگ بنیان نهاده استفاده میکنند. شیعیان دوازدهامامی استدلالشان باتوجه به حدیثی از پیامبر اسلام است.
انفاق
اصطلاح اِنفاق در قرآن و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست است و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته راغب در مفردات به معنی «کمشدن» است.
انفاق در قرآن
در سوره بقره آیه ۲۶۲ و ۲۶۳ آمدهاست:
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزاری روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان محفوظ است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند.(۲۶۲) گفتاری پسندیده در برابر نیازمندان و گذشت از اصرار و تندیِ آنان بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بینیاز بردبار است. (۲۶۳)
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر این آیات انفاق را جزو حقالله و حقالناس میداند و بر دو دسته میشمارد: انفاق واجب مانند زکات، خمس و کفاره گناهان و انفاق مستحب مانند صدقات، بخششها و وقفها که واجب نیستند. او دلایل اصلی تاکید بر انفاق را تعدیل ثروتها، کم کردن فاصله طبقاتی و ایجاد برادری بین مسلمین میداند. طباطبایی براساس آیات فوق شرایط زیر را برای انفاق صحیح میشمارد: انفاق باید در راه خدا، از مال پاک و بدون منت و آزار واذیت به فقیرانی که در راه خدا فقیر شدهاند باشد.
همچنین بر اساس آیه ۶۷ سوره فرقان گفته شده که مومن نباید در انفاق زیادهروی کند یا بخل بورزد، بلکه باید راهی متعادل در پیش بگیرد:
و کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند، و میان این دو روش حد وسط را برمیگزینند.
اهل بیت
اهل بیت (به عربی:أهل البیت) عبارتی به زبان عربی است و به معنای واقعی کلمه به معنی مردمِ خانه یا خانوادهی خانه است. عبارت "اهل بیت" در عربستان قبل از ظهور اسلام برای اشاره به قبیله یا طایفهی یک شخص استفاده میشد که توسط خانوادهی حاکم بر یک قبیله انتخاب میشد. در سنت اسلامی این اصطلاح برای خانوادهی پیامبر اسلام استفاده میشود. اهل بیت به طور ویژهای برای مسلمانان شیعه مهم هستند زیرا شیعیان عموماً احادیث را از اهل بیت و یا نزدیکان آنها استناج میکنند.
در اسلام شیعه اهل بیت مرکز اسلام و مفسر قرآن و سنت هستند. شیعیان باور دارند که آنها جانشین پیامبر هستند و شامل محمد، فاطمه، علی، حسن، حسین (به طور کلی معروف به اصحاب کسا"رداپوش")و سایر امامان میشود. نظرات مختلفی در مورد قلمرو و اهمیت اهل بیت وجود دارد.
در اسلام سنی اهل بیت پیامبر شامل زنان پیامبر، دخترش فاطمه، علی و دو فرزندش حسن و حسین میشود. باقی سنیها تمام نوادگان محمد را و بعضی اوقات نوادگان عمویش عباس ابن عبدالمطلب را نیز اهل بیت میدانند. در تفکر شیعه و سنی هر مسلمانی وظیفه دارد به اهل بیت عشق بورزد.
معنای اهل بیت
عبارت"اهل" حاکی از اعضای خانوادهی یک مرد شامل مردان قبیله، نزدیکان و خویشاوندان زن (یا زنان)و بچهها میشود.
عبارت"بیت" به معنی منزل یا مسکن که شامل چادر و ساختمان میشود. اهل بیت به معنای تمام اعضای خانوادهی یک مرد و یا تمام کسانی که با او زندگی میکنند میشود. اهل بیت حالت مودبانهی خطاب قرار دادن خانواده یا زن خانواده است. عبارات زیر همه یک معنی دارند:1
.اهل البیت: مردم خانه 2.اهل النبی: خانوادهی پیامبر 3.اهل بیت النبی: خانوادهی خانهی پیامبر
تفسیر
بحثهای زیادی درباره اینکه چه کسانی اهل بیت هستند شده. هرچند که اختلافات زیادی بوده ولی یک اجماع بین شیعه و سنی هست که حدیث "اهل کسا" ویژهی علی، فاطمه، حسن و حسین اعضای خانه با مالکیت محمّد است و در آیهی 32 و 33 قرآن به آن تاکید شده است:
ای زنان پيغمبر، شما مانند ديگر زنان نيستيد (بلکه مقامتان رفيعتر است) اگر خدا ترس و پرهيزکار باشيد، پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن مگوييد مبادا آن که دلش بيمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متين) و درست و نيکو سخن گوييد. ( 32 ) و در خانههايتان بنشينيد و آرام گيريد (و بيحاجت و ضرورت از منزل بيرون نرويد) و مانند دوره جاهليت پيشين با آرايش و خود آرايي بيرون نياييد، و نماز به پا داريد و زکات (مال به فقيران) بدهيد و از امر خدا و رسول اطاعت کنيد. خدا چنين ميخواهد که هر رجس و آلايشي را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عيب پاک و منزه گرداند (ذيل آيه موافق اخبار شيعه و اهل سنت راجع به شخص پيغمبر و علي و فاطمه و حسنين عليهم السّلام است و اگر راجع به زنان پيغمبر بود بايستي ضمير مؤنث-عنکنّ-ذکر شود و به سياق جمل صدر آيه باشد). ( 33 ) و از آن همه آيات الهي و حکمتي که در خانههاي شما تلاوت ميشود متذکر شويد (و پند گيريد، و بدانيد) که همانا خدا را (به خلق) لطف و مهرباني است و (به حال همه) آگاه است.
اهمیّت
اهل بیت در قرآن
اهل بیت در قرآن در جاهای مختلفی ذکر شده است. یکی از مهمترین آنها آیهٔ ۳۳ سورهٔ الاحزاب است:
و در خانههایتان بنشینید و آرام گیرید و مانند دورهٔ جاهلیت پیشین با آرایش و خودآرایی بیرون نیایید، و نماز به پا دارید و زکات (مال به فقیران) بدهید و از امر خدا و رسول اطاعت کنید. خدا چنین میخواهد که هر رجس و آلایشی را از شما اهل بیت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند. (۳۳)
همچنین در آیهٔ ۲۳ سورهٔ الشوری، به نزدیکان پیامبر اسلام اشاره میکند:
این (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت در حقّ خویشاوندان منظور دارید و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییاش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزندهٔ گناهان و پذیرندهٔ شکر بندگان است. (۲۳)
در این آیه خدا به محمد دستور میدهد تا از پیروانش بخواهد که به خویشاوندانش عشق بورزند.
دیدگاه تاریخی
به بگفته فرانسیس ادواردز پیترز، استاد بازنشسته دانشگاه نیویورک در رشته اسلام و خاور میانه شناسی، در پیش از اسلام و در اوایل اسلام، اهل بیت لقب قریش بود و منظور بیت همان خانه کعبه در مکه بود. این کاربرد بعدها تحت شعاع تعبیری قرار گرفت که باری سیاسی داشت و در مورد آیه ۳۳ سی و سومین سوره قران(احزاب) نقل میشد. سرچشمه این تعبیر بعد از کشته شدن عثمان و اوایل دوران اموی، همزمان با شروع رقابت خاندان اموی و علی بر سر خلافت است. در تعبیر فوق منظور از اهل بیت خانواده پیامبر و بطور خاص علی، فاطمه، حسن و حسین است. بگفته پیتر، بدنبال این تعبیر احادیثی به نقل از محمد در مورد این آیه رواج یافت از جمله حدیث پنج تن آل عبا.
دیدگاه سنتی اسلامی
در قرآن این واژه برای خاندان ابراهیم بهکار رفته و به آنان بخشایش و برکت آسمانی را نوید دادهاست. همچنین در جای دیگر، این واژه برای اشاره به خاندان محمد بهکار برده و گفته که خداوند، میخواهد آنان را از هرگونه زشتی و پلیدی بپیراید. همه مفسران شیعه و برخی از مفسران اهل سنت مراد این آیه را پنج تن آل عبا، یا اصحاب کساء دانستهاند: پیامبر اسلام، علی، فاطمه، حسن و حسین. این نظریه بر اساس روایات شیعه و سنی مانند حدیث کساء، حدیث مباهله، و حدیث مودت قربی است.
در باور شیعیان مقصود از اهل بیت در احادیثی چون حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث نجوم، امامان دوازده گانهاند؛ زیرا به دلایل عقلی و نقلی منزلتی که در این احادیث آمده تنها برای آنان ثابت است؛ چنانچه جمعی از اهل سنت هم به آن تصریح کردهاند. شیعیان بر اساس دلایل یادشده و شواهدی که در تاریخ اسلام وارد شدهاست، معتقدند که واژه اهل بیت صرفاً به چهارده معصوم اطلاق میگردد و بنا بر آن شواهد، حتی همسران پیامبر خدا(ص) نیز از دایره اهل بیت(ع) خارجاند، هر چند به عنوان همسر پیامبر خدا جایگاه آنان محفوظ است
اما اهل سنت در مورد مصداق این آیه دیدگاههای گوناگونی دارند. برخی پنجتن اهل کساء، برخی همسران پیامبر، برخی آل هاشم و برخی دیگر منسوبان و نزدیکان پیامبر را مصداق این آیه دانستهاند.
توحید
توحید به معنای یکتاپرستی مهمترین اصل از اصول دین اسلام است.
تاریخچه یکتاپرستی
قرآن انسان را به طور ذاتی و از ابتدا یکتاپرست میداند:
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشتهاست. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. (روم ۳۰)
اقسام توحید
توحید ذاتی
توحید صفاتی
توحید افعالی
توحید عبادی
توحید خالقیت
توحید ربوبیت
توحید مالکیت
توحید حاکمیت
توحید در قانون گذاری
کیفیت یکتاپرستی
آمدهاست گروهی نزد پیامبر اسلام آمدند و از او خواستند خداوند را برای ایشان توصیف نماید. در پاسخ سوال کنندگان سوره توحید نازل شد:
بگو او خداوند یگانهاست (۱) خداوند صمد (۲) نه فرزند آرد و نه از کسی زادهاست (۳) و او را هیچ کس همتا نیست (۴) (توحید)
وینسنت کرنل، اسلام پژوه، در شرح مفهوم توحید در اسلام جملات زیر را از علی بن ابیطالب نقل میکند:
این سخن که خداوند یکی است، بر چهار قسم است: دو قسم از آن چهار قسم بر خداوند جایز نیست، دو قسم در مورد خداوند صحیح است.
اما آن دو قسمی که صحیح نیست، سخن کسی است که با گفتن یک، عدد را در نظر گرفتهاست. این جایز نیست زیرا خداوند چیزی که یک بوده و دومی ندارد، در مبحث اعداد وارد نمیشود. مگر نمیبینی که هر کس بگوید: خداوند یکی از سه نفر است کافر است و نیز کسی که بگوید: او یکی از مردم است و قصدش نوعی از جنس باشد در مورد خداوند صحیح نیست. زیرا این شباهت دادن است و پروردگار ما، از این سخن بالاتر است.
اما آن دو قسمی که در مورد او صحیح است، سخن کسی است که میگوید: او، یگانهای است که در میان اشیا، شبیهی برای او وجود ندارد. پروردگار ما این چنین است و سخن کسی که میگوید: او در معنا و حقیقت یگانهاست به این معنا که در وجود و در عقل و خیال هیچکس تقسیمپذیر نیست قابل درک نیست. پروردگار ما این چنین است.
1) نیت؛ 2) توقف در مسجد جامع شهر یا مساجد چهار گانه معروف؛ 3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف؛ 4) روزه دار بودن معتکف در ایام اعتکاف

اعتکاف در دیگر ادیان و مذاهب
بر ما روشن نیست که شرایط اعتکاف در ادیان دیگر به چه شکل بوده است.
به باور قرآن این عبادت از زمان ابراهیم نیز وجود داشته است که در سورهٔ بقره آیهٔ ی میگوید:
البته در مسیحیت رهبانیت که گوشهگیری و پرهیز از دنیا و عمل به عبادت بوده، وجود داشته یا خدمت به بیماران صعب العلاج؛ که اینها شباهتهایی با اعتکاف دارند. ولی به باور قرآن در سورهٔ حدید آیهٔ ۲۷ «در قلبهای کسانی که از مسیح پیروی می کنند، رأفت و رحمت و رهبانیت قرار دادیم، عملی که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننمودیم.» بنابر این قرآن میگوید رهبانیت چیزی بوده که مسیحیان خود برای نزدیکی به خدا آن را ساختند، در حالی که اعتکاف عبادتی شرعی در ادیان سابق بوده است.
در میان مسیحیان گاه برای پرستش خدا و در امان ماندن از آزار و اذیت یهودیان و بتپرستان، مکانهایی خلوت را برای عبادت بر میگزیدند، و ماجرای اصحاب کهف از این قرار است.
در تصوف، اعتکاف عبارت است از خالی نمودن قلب از مشغولیات دنیوی و تسلیم نمودن نفس.
امام
اِمام واژهای عربی و به معنای پیشوا و رهبر است که از اصطلاحات خاص دین اسلام است.
این واژه به خودی خود معنی مقدسی ندارد و در قرآن هم برای پیشوایانی که مردم را به سوی خدا هدایت میکردند به کار رفته و هم برای پیشوایانی که مردم را به سوی کفر هدایت میکردهاند. اما غیر از این معنای عام دارای معانی و کاربردهای خاصی در فرهنگ مسلمانان نیز هست.
کاربردها
امام جماعت: هر فردی که پیشنماز بایستد و دیگران به او اقتدا کنند. این کاربرد بین تمام مسلمانان مشترک است. از نظر فقه شیعه، امام جماعت باید عادل باشد. به عبارت دیگر نمازگزاران دیگر از او گناه کبیره و یا اصرار بر گناه صغیره ندیده باشند.
رهبر اجتماع: خواجه نصیر الدین طوسی در «تجرید الاعتقاد» امامت را به عنوان «ریاسةٌ عامّةٌ» یعنی ریاست عمومی تعریف میکند. این معنی امامت نیز بین تمام مسلمانان جز خوارج مشترک است. البته فرق مختلف شرایط و مصادیق متفاوتی را برای امام در نظر میگیرند.
عالمان برجستهٔ دینی: اهل سنت برای برخی از دانشمندان بسیار برجستهٔ دینی، نظیر محمد غزالی و فخر رازی از این لقب استفاده کردهاند.
لقب بیانگر تقدس: در برخی کشورهای عربی نظیر عراق، سوریه، لبنان و کشورهایی نظیر ایران و جمهوری آذربایجان عدهای از مردم روسیه و بسیاری از مسلمانان اروپایی مردم (شیعه و سنی) بسیاری از افراد مقدس را امام میخوانند.
امام در قرآن
در قرآن از سه نفر با عنوان امام یاد شدهاست و آنان ابراهیم و اسحاق و یعقوب هستند.
امامت در نزد شیعیان امامیه
امامت یکی از اصول باور شیعیان است، که به جهت اهمیت آن شیعیان دوازده امامی خود را امامیّه میخوانند.
سنگ بنای تشیع مسئلهٔ امامت و حجیت قول و فعل امام است. حجیتی که از علم تام و از یقین به محتوای دین ناشی میشود. علمی که از راه اجتهاد کسب نمیشود و به شک و حدس و گمان آلوده نیست و لذا صاحب آن، مرجع نهایی در هر چیزی است که به آن دین گفته میشود، یا به عبارتی حجت آن دین است.شیعیان برای امامان خود چنین منزلتی را قائل هستند.
اصول دین شیعه: توحید، نبوت، معاد (هر سه مشترک با اهل سنت)، عدل و امامت
امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از احکام عملی مسلمانان و به نظر شیعیان از فروع دین اسلام است. امر به معروف یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام آنچه از نظر عقل یا شرع اسلام خوب در نظر گرفته میشود و نهی از منکر یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام ندادن آنچه به از نظر عقل یا شرع اسلام بد در نظر گرفته میشود. این توصیه گفتاری است و شامل جرح نمیشود.
در احکام دین، به تمام واجبات و مستحبات معروف و به تمام محرمات و مکروهات منکر گفته میشود بنابراین واداشتن افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب امر به معروف و بازداشتن آنها از کارهای حرام و مکروه نهی از منکر است. البته در نوشته های دانشمندان دینی امر به معروفی که واجب است، واجب و امر به معروفی که مستحب است، مستحب؛ همچنین نهی از منکری که حرام است، واجب بوده و نهی از منکری که مکروه است، مستحب است.
امر به معروف و نهی از منکر، واجب کفایی است که اگر افرادی - به قدر کفایت - به انجام آن اقدام کنند، از دیگران ساقط می شود. و اگر همهء افراد آن را ترک کرده باشند، چنانچه شرایط آن موجود باشد، همهء آنها ترک واجب کرده اند.
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
اول ـ آن که آمر و ناهی، معروف و منکر را بشناسد و یقین داشته باشد بوجوب معروف و حرمت منکر، و ایمن باشد از اشتباه خودش.
دوم ـ آن که احتمال بدهد که امر و نهی او تأثیر داشته باشد، پس اگر احتمال عقلایی ندهد که امر و نهی او اثر دارد، وجوب آن ساقط میشود.
سوم ـ آن که کسی که واجب را ترک نموده و یا فعل حرام را به جا آورده، اصرار به آن داشته باشد، پس اگر بداند که مرتدع شده و بعد مرتکب نمیشود ساقط میشود.
چهارم ـ آن که واجب بودن معروف و حرام بودن منکر در حق فاعل، منجَّز و ثابت باشد و در ترک واجب و فعل حرام عذری نداشته باشد، پس اگر فاعل معتقد باشد به مباح بودن فعل حرامی و یا به جواز ترک واجبی در این صورت امر به معروف و نهی از منکر، ساقط میشود. و همین طور است در هر موردی که تارک واجب و فاعل حرام عذر داشته باشد. بلی از راه تنبیه غافل و ارشاد جاهل، تنبیه و ارشاد، لازم است.
پنجم ـ آن که در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد، پس با احتمال عقلایی به ضرر و مفسده، ساقط میشود.
تعریف معروف و منکر
امر به معروف و نهی از منکر با وجود برخی شرایط واجب میباشد و در صورت نبود آن شرایط تکلیف ساقط میشود و آنها عبارتند از:
کسی که امر یا نهی میکند، بداند آنچه را که دیگری انجام میدهد حرام است و آنچه را ترک کرده، واجب است، پس هرکس نمیداند این عمل که او انجام میدهد جلوگیری واجب نیست.
آنکه در امر به معروف یا نهی از منکر مفسده ای وجود نداشته باشد یا ضرری متوجه کسی نشود ، مثلاً باعث نشود که آبروی شخص مسلمان ریخته شود یا ضرر مالی یا جانی به کسی برسد .
احتمال بدهد که امر به معروف یا نهی از منکر اثر کند . پس اگر یقین به عدم اثر آن دارد ، واجب نیست
خود شخص آمر به معروف یا ناهی از منکر ،آن معروف را ترک نکرده یا فاعل به آن منکر نباشد . مصداق مثل معروف که رطب خورده منع رطب کی کند
مراتب امر به معروف و نهی از منکر
برای امر به معروف و نهی از منکر، مراتبی است که اگر با عمل به مرتبه پایینتر، مقصود حاصل شود؛ عمل به مرتبهٔ بعدی جایز نیست و آن مراتب چنین است:
با معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد به سبب انجام آن گناه با او اینگونه عمل میشود مثل اینکه از او روبرگرداند یا با چهره عبوس با او برخورد کند، یا با او رفتوآمد نکند.
امر و نهی با زبان؛ یعنی به کسی که واجبی را ترک کرده دستور دهد که واجب را به جا آورد و به گناهکار دستور دهد که گناه را ترک کند.
استفاده از زور، برای جلوگیری از منکر و برپایی واجب؛ یعنی زدن گناهکار (بنابر فتوای آیت الله خامنهای مواردی که امر به معروف و نهی از منکر متوقف بر چیزی بیشتر از امر و نهی زبانی باشد، اگر در سرزمینی باشد که دارای نظام و حکومت اسلامی است و به این فریضه اسلامی اهمیت داده میشود، احتیاج به اذن حاکم و مسئولین ذیربط و پلیس محلی و دادگاههای صالح دارد)
احکام امر به معروف و نهی از منکر
فراگیری شرایط امر به معروف و نهی از منکر و موارد آن واجب است، تا انسان در امر و نهی مرتکب خلاف نشود.
اگر بداند یا احتمال دهد که امر ونهیاش با تکرار موثر است، واجب است تکرار کند.
اگر بداند یا احتمال دهد، که نهی او در حضور جمع موثر است نه تنهایی، اگر انجام دهنده، آن عمل را بطور آشکار انجام میدهد جایز بلکه واجب است او را در جمع نهی کند و اگر چنین نیست بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
آداب امر به معروف و نهی از منکر
مانند طبیبی دلسوز و پدری مهربان باشد.
قصد خود را خالص کند و تنها برای رضای خدا اقدام کند و عمل خود را از هرگونه برتری جویی پاک گرداند.
خود را پاک و منزه نداند، چه بسا همان که اکنون از او خطایی سرزده است، دارای صفات پسندیدهای باشد که مورد محبت الهی است، هرچند این عمل او هماکنون ناپسند و مورد غضب الهی باشد.
امر به معروف و نهی از منکر در قرآن
و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون؛ و باید از میان شما گروهی مردم را به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند و آنان همان رستگارانند.(سوره آل عمران آیه ۱۰۴)
كنتم خير امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون باللَّه
شما بهترین امتی هستید که برای مردم پایدار شدهاید به کار پسندیده فرمان میدهید و از کار ناپسند باز میدارید و به خدا ایمان دارید.(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۰)
والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر
و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند. (سوره توبه آیه ۷۱)
امر به معروف و نهی از منکر در سخنان اهل بیت
علی بن ابیطالب: پایندگی شریعت به امر به معروف و نهی از منکر و برپاداشتن حدود است.
محمد امین پیامبر اسلام: امت من تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می نمایند و به کارهای نیک دعوت می کنند، پیوسته در خیر و سعادت به سر می برند؛ ولی در صورت ترک آن، برکات از آنان گرفته می شود و بعضی از آنان بر بعضی دیگر مسلط خواهند شد و نه در آسمان یاوری خواهند داشت و نه در زمین»
علی بن ابیطالب امام اول شیعیان: نفرین خدا بر کسانی که به خوبی فرمان میدهند و خود آن را فرو میگذارند و بر کسانی که از زشتی باز میدارند و خود مرتکب آن میشوند.
علی بن ابیطالب: کسی که در برابر منکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، او مردهای است در میان زندگان.
علی بن ابیطالب: خداوند امر به معروف را بخاطر اصلاح توده مردم واجب فرمود.
محمد باقر امام پنجم شیعیان: همانا امر به معروف و نهي از منكر، راه پيامبران و شيوه صالحان است. فريضه بزرگي است كه در پرتو آن واجبات ديگر، اقامه ميشود، راهها ايمن، درآمدها حلال، مظالم به صاحبان اصلي مسترد، زمين آباد شده، حق از دشمنان باز پس گرفته و امر (حكومت) تحكيم مييابد.
امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این جهت توجه ویژه و تاکید و تصریح گشته است. «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای است همگانی و متفاوت بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرائط و حدود و کیفیت آن را قانون تعیین می کند». (والمومنون بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر). با توجه به اصل هفتم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، لازم است که نظام اسلامی باید وزارتخانه، سازمان، مرکز وگروهی را با هر نام مناسب تشکیل دهد که وظیفه این گروه، همان اجرای صحیح قانون زندگی ساز امر به معروف و نهی از منکر باشد که خود پشتوانه ای محکم برای قدرتمندی نظام و برای حفظ مصالح آحاد مردم و جامعه انسانی اسلامی است. خدای متعال، پس از آن که دستور می فرماید بر این که برادری واتحاد در پرتو توحید را مستحکم سازید و همواره از تفرق و پراکندگی دوری جوئید وبا این که قبلاً متفرق و دشمنان یکدیگر بودید، امروز با نعمت اسلام قدر نعمت اخوت را بدانید می افزاید: (ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر واولئک هم المفلحون). «و باید از میان شما گروهی و امتی باشند که به خیر و نیکی دعوت نمایند، وامر به معروف و نهی از منکر کنند و اینان همان رستگارانند».
امر به معروف و نهی از دیدگاه آیتالله روح الله خمینی
امام خمینی به این وظیفه همگانی که نظارت غیر رسمی محسوب می شود اشاره و می گوید: «امر به معروف و نهي از منكر دو اصلي است در اسلام كه همه چيز را ميخواهد اصلاح كند. يعني با اين دو اصل ميخواهد تمام قشرهاي مسلمين را اصلاح بكند، به همه مأموريت داده، به همه، به تمام افراد زير پرچم مأموريت داده كه بايد وادار كنيد همه را به كارهاي صحيح و جلوگيري كنيد از كارهاي فاسد»
امر به معروف و نهی از دیدگاه آیتالله دکتر مرتضی مطهری
مرتضی مطهری نیز امر به معروف و نهی از منکر را وسیله ای برای پیشبرد اهداف اسلامی ترجمه کرده و می آورد: «... تمام هدف های مثبت اسلامی داخل در معروف و تمام هدف های منفی اسلامی داخل در منکر است، و گرچه در امر به معروف و نهی از منکر تعبیر امر و نهی هست ولی با توجه به قرائنی ...، مقصود از آن تنها امر و نهی لفظی نیست، بلکه مقصود استفاده کردن از هر وسیله مشروع برای پیشبرد هدف های اسلامی است. پس اگر بخواهیم روح امر به معروف و نهی از منکر را با ترجمه و تعبیر فارسی خودمان بیان کنیم باید بگوییم: لزوم استفاده از هر وسیله مشروع برای پیشبرد اهداف اسلامی.»
امر به معروف و نهی از دیدگاه آیتالله سید علی خامنهای
آیتالله خامنهای در مورد شرایط نهی از منکر تصریح میکند:
البته اين هيچ مجوّز آن نيست كه كسانى به بهانه اينكه اطمينانشان سلب شده، قانونشكنى كنند. قانونشكنى جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چيزى كه به نظر انسان منكر مىآيد - بدون اجازه حكومت - خودش يك جرم است؛ مگر نهى از منكر زبانى، كه بارها گفتيم نهى از منكر زبانى جايز و واجب و وظيفه همه است و در هيچ شرايطى هم ساقط نمىشود؛ اما آنجايى كه نوبت اجرا و عمل برسد، همه بايد طبق قوانين عمل كنند. هيچ چيزى مجوّز اين نيست كه بگويند چون نيروى انتظامى و قوّه قضايّيه عمل نكردند، خودمان وارد ميدان شديم؛ نخير، آن روزى كه لازم باشد مردم براى حادثهاى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صريحاً به آنها خواهد گفت.
نهادهای متولّی امر به معروف و نهی از منکر در حکومت ایران
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای عمومی است، ولی علاوه بر این، در جمهوری اسلامی نهادهایی به طور ویژه این فریضه را دنبال می کنند. از جمله مهمترین این نهادها ستاد احياء امر به معروف و نهي از منکر است که طبق آن چه در اساسنامه خود آورده، «احياء فريضه امر به معروف و نهي از منکر در جامعه اسلامي» را هدف خود می داند. این ستاد در سال 1372 به ریاست آیت الله احمد جنتی تشکیل و شروع به کار نمود.
همچنین با هدف اجرای این فریضه و تعالی جامعه، «طرح امر به معروف و نهي از منكر» در سال 1389 در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. طبق این طرح «به منظور سياستگذاري در زمينه فريضه امر به معروف و نهي از منكر و گسترش فرهنگ آن در جامعه و ساماندهي امور مربوط به اين فريضه، نظارت بر كليه فعاليتهاي دولتي، غير دولتي و مردمي و هماهنگي بين دستگاهها، شورايي به نام «شوراي سياستگذاري امر به معروف و نهي از منكر» به ریاست نماینده مقام معظم رهبری در شورا تشکیل می شود.»
علاوه بر اینها، طرح تأسیس «سازمان امر به معروف و نهی از منکر» هم اکنون در کارگروه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار دارد.
امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین در لغت به معنی «امر کننده و فرمان دهنده به مؤمنان» است.
کاربرد لقب
این لقب با مضمون سیاسی و دینی در منابع اسلامی در بین مسلمانان رواج داشته است. شیعیان معتقدند این لقب در زمان محمد برای علی بن ابیطالب به کار می رفته است ولی اهل سنت عقیده دارد بعد از درگذشت محمد، عمربن خطاب اولین خلیفه ای بود که لقب امیرالمؤمنین را برای خود به کار برد. ابن خلدون عبدالله ابن جحش، برخی دیگر عمرو عاص و عدهای نیز مغیرة بن شعبه را اولین کسانی میداند که به عمر این لقب را دادند؛ هرچند عبدالله ابن جحش قبل از خلافت عمر مرده و نمیتوانسته اعطا کننده این لقب باشد.
اهل سنت
مسلمانان اهل سنت از لقب امیرالمؤمنین برای همهٔ خلفای راشدین، اموی و عباسی استفاده کردهاند.
شیعیان
شیعیان دوازده امامی لقب و عنوان امیرالمؤمنین را منحصر به علی بن ابیطالب میدانند و نه تنها استعمال این لقب را برای خلفای راشدین و غیر راشدین جایز نمیدانند که حتی آن را از خصایص علی بن ابی طالب دانسته و به کاربردن این لقب را برای سایر امامان خود هم جایز نمیدانند(مگر در حال تقیه که به کابردن این لقب برای غیر از علی بن ابیطالب هم گاهی به کار رفته است). دلیل شیعیان بر این امر این است که محمد این لقب را برای علی به کار برده و دیگران را از نامگذاری بدان نهی کرده است. اما شیعیان اسماعیلیه آن لقب را برای خلفای فاطمی نیز استفاده میکنند و زیدیه آن را برای هر امامی علوی که امامتش را با جنگ بنیان نهاده استفاده میکنند. شیعیان دوازدهامامی استدلالشان باتوجه به حدیثی از پیامبر اسلام است.
انفاق
اصطلاح اِنفاق در قرآن و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست است و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته راغب در مفردات به معنی «کمشدن» است.
انفاق در قرآن
در سوره بقره آیه ۲۶۲ و ۲۶۳ آمدهاست:
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزاری روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان محفوظ است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند.(۲۶۲) گفتاری پسندیده در برابر نیازمندان و گذشت از اصرار و تندیِ آنان بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بینیاز بردبار است. (۲۶۳)
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر این آیات انفاق را جزو حقالله و حقالناس میداند و بر دو دسته میشمارد: انفاق واجب مانند زکات، خمس و کفاره گناهان و انفاق مستحب مانند صدقات، بخششها و وقفها که واجب نیستند. او دلایل اصلی تاکید بر انفاق را تعدیل ثروتها، کم کردن فاصله طبقاتی و ایجاد برادری بین مسلمین میداند. طباطبایی براساس آیات فوق شرایط زیر را برای انفاق صحیح میشمارد: انفاق باید در راه خدا، از مال پاک و بدون منت و آزار واذیت به فقیرانی که در راه خدا فقیر شدهاند باشد.
همچنین بر اساس آیه ۶۷ سوره فرقان گفته شده که مومن نباید در انفاق زیادهروی کند یا بخل بورزد، بلکه باید راهی متعادل در پیش بگیرد:
و کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند، و میان این دو روش حد وسط را برمیگزینند.
اهل بیت
اهل بیت (به عربی:أهل البیت) عبارتی به زبان عربی است و به معنای واقعی کلمه به معنی مردمِ خانه یا خانوادهی خانه است. عبارت "اهل بیت" در عربستان قبل از ظهور اسلام برای اشاره به قبیله یا طایفهی یک شخص استفاده میشد که توسط خانوادهی حاکم بر یک قبیله انتخاب میشد. در سنت اسلامی این اصطلاح برای خانوادهی پیامبر اسلام استفاده میشود. اهل بیت به طور ویژهای برای مسلمانان شیعه مهم هستند زیرا شیعیان عموماً احادیث را از اهل بیت و یا نزدیکان آنها استناج میکنند.
در اسلام شیعه اهل بیت مرکز اسلام و مفسر قرآن و سنت هستند. شیعیان باور دارند که آنها جانشین پیامبر هستند و شامل محمد، فاطمه، علی، حسن، حسین (به طور کلی معروف به اصحاب کسا"رداپوش")و سایر امامان میشود. نظرات مختلفی در مورد قلمرو و اهمیت اهل بیت وجود دارد.
در اسلام سنی اهل بیت پیامبر شامل زنان پیامبر، دخترش فاطمه، علی و دو فرزندش حسن و حسین میشود. باقی سنیها تمام نوادگان محمد را و بعضی اوقات نوادگان عمویش عباس ابن عبدالمطلب را نیز اهل بیت میدانند. در تفکر شیعه و سنی هر مسلمانی وظیفه دارد به اهل بیت عشق بورزد.
معنای اهل بیت
عبارت"اهل" حاکی از اعضای خانوادهی یک مرد شامل مردان قبیله، نزدیکان و خویشاوندان زن (یا زنان)و بچهها میشود.
عبارت"بیت" به معنی منزل یا مسکن که شامل چادر و ساختمان میشود. اهل بیت به معنای تمام اعضای خانوادهی یک مرد و یا تمام کسانی که با او زندگی میکنند میشود. اهل بیت حالت مودبانهی خطاب قرار دادن خانواده یا زن خانواده است. عبارات زیر همه یک معنی دارند:1
.اهل البیت: مردم خانه 2.اهل النبی: خانوادهی پیامبر 3.اهل بیت النبی: خانوادهی خانهی پیامبر
تفسیر
بحثهای زیادی درباره اینکه چه کسانی اهل بیت هستند شده. هرچند که اختلافات زیادی بوده ولی یک اجماع بین شیعه و سنی هست که حدیث "اهل کسا" ویژهی علی، فاطمه، حسن و حسین اعضای خانه با مالکیت محمّد است و در آیهی 32 و 33 قرآن به آن تاکید شده است:
ای زنان پيغمبر، شما مانند ديگر زنان نيستيد (بلکه مقامتان رفيعتر است) اگر خدا ترس و پرهيزکار باشيد، پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن مگوييد مبادا آن که دلش بيمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متين) و درست و نيکو سخن گوييد. ( 32 ) و در خانههايتان بنشينيد و آرام گيريد (و بيحاجت و ضرورت از منزل بيرون نرويد) و مانند دوره جاهليت پيشين با آرايش و خود آرايي بيرون نياييد، و نماز به پا داريد و زکات (مال به فقيران) بدهيد و از امر خدا و رسول اطاعت کنيد. خدا چنين ميخواهد که هر رجس و آلايشي را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عيب پاک و منزه گرداند (ذيل آيه موافق اخبار شيعه و اهل سنت راجع به شخص پيغمبر و علي و فاطمه و حسنين عليهم السّلام است و اگر راجع به زنان پيغمبر بود بايستي ضمير مؤنث-عنکنّ-ذکر شود و به سياق جمل صدر آيه باشد). ( 33 ) و از آن همه آيات الهي و حکمتي که در خانههاي شما تلاوت ميشود متذکر شويد (و پند گيريد، و بدانيد) که همانا خدا را (به خلق) لطف و مهرباني است و (به حال همه) آگاه است.
اهمیّت
اهل بیت در قرآن
اهل بیت در قرآن در جاهای مختلفی ذکر شده است. یکی از مهمترین آنها آیهٔ ۳۳ سورهٔ الاحزاب است:
و در خانههایتان بنشینید و آرام گیرید و مانند دورهٔ جاهلیت پیشین با آرایش و خودآرایی بیرون نیایید، و نماز به پا دارید و زکات (مال به فقیران) بدهید و از امر خدا و رسول اطاعت کنید. خدا چنین میخواهد که هر رجس و آلایشی را از شما اهل بیت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند. (۳۳)
همچنین در آیهٔ ۲۳ سورهٔ الشوری، به نزدیکان پیامبر اسلام اشاره میکند:
این (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت در حقّ خویشاوندان منظور دارید و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییاش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزندهٔ گناهان و پذیرندهٔ شکر بندگان است. (۲۳)
در این آیه خدا به محمد دستور میدهد تا از پیروانش بخواهد که به خویشاوندانش عشق بورزند.
دیدگاه تاریخی
به بگفته فرانسیس ادواردز پیترز، استاد بازنشسته دانشگاه نیویورک در رشته اسلام و خاور میانه شناسی، در پیش از اسلام و در اوایل اسلام، اهل بیت لقب قریش بود و منظور بیت همان خانه کعبه در مکه بود. این کاربرد بعدها تحت شعاع تعبیری قرار گرفت که باری سیاسی داشت و در مورد آیه ۳۳ سی و سومین سوره قران(احزاب) نقل میشد. سرچشمه این تعبیر بعد از کشته شدن عثمان و اوایل دوران اموی، همزمان با شروع رقابت خاندان اموی و علی بر سر خلافت است. در تعبیر فوق منظور از اهل بیت خانواده پیامبر و بطور خاص علی، فاطمه، حسن و حسین است. بگفته پیتر، بدنبال این تعبیر احادیثی به نقل از محمد در مورد این آیه رواج یافت از جمله حدیث پنج تن آل عبا.
دیدگاه سنتی اسلامی
در قرآن این واژه برای خاندان ابراهیم بهکار رفته و به آنان بخشایش و برکت آسمانی را نوید دادهاست. همچنین در جای دیگر، این واژه برای اشاره به خاندان محمد بهکار برده و گفته که خداوند، میخواهد آنان را از هرگونه زشتی و پلیدی بپیراید. همه مفسران شیعه و برخی از مفسران اهل سنت مراد این آیه را پنج تن آل عبا، یا اصحاب کساء دانستهاند: پیامبر اسلام، علی، فاطمه، حسن و حسین. این نظریه بر اساس روایات شیعه و سنی مانند حدیث کساء، حدیث مباهله، و حدیث مودت قربی است.
در باور شیعیان مقصود از اهل بیت در احادیثی چون حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث نجوم، امامان دوازده گانهاند؛ زیرا به دلایل عقلی و نقلی منزلتی که در این احادیث آمده تنها برای آنان ثابت است؛ چنانچه جمعی از اهل سنت هم به آن تصریح کردهاند. شیعیان بر اساس دلایل یادشده و شواهدی که در تاریخ اسلام وارد شدهاست، معتقدند که واژه اهل بیت صرفاً به چهارده معصوم اطلاق میگردد و بنا بر آن شواهد، حتی همسران پیامبر خدا(ص) نیز از دایره اهل بیت(ع) خارجاند، هر چند به عنوان همسر پیامبر خدا جایگاه آنان محفوظ است
اما اهل سنت در مورد مصداق این آیه دیدگاههای گوناگونی دارند. برخی پنجتن اهل کساء، برخی همسران پیامبر، برخی آل هاشم و برخی دیگر منسوبان و نزدیکان پیامبر را مصداق این آیه دانستهاند.
توحید
توحید به معنای یکتاپرستی مهمترین اصل از اصول دین اسلام است.
تاریخچه یکتاپرستی
قرآن انسان را به طور ذاتی و از ابتدا یکتاپرست میداند:
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشتهاست. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. (روم ۳۰)
اقسام توحید
توحید ذاتی
توحید صفاتی
توحید افعالی
توحید عبادی
توحید خالقیت
توحید ربوبیت
توحید مالکیت
توحید حاکمیت
توحید در قانون گذاری
کیفیت یکتاپرستی
آمدهاست گروهی نزد پیامبر اسلام آمدند و از او خواستند خداوند را برای ایشان توصیف نماید. در پاسخ سوال کنندگان سوره توحید نازل شد:
بگو او خداوند یگانهاست (۱) خداوند صمد (۲) نه فرزند آرد و نه از کسی زادهاست (۳) و او را هیچ کس همتا نیست (۴) (توحید)
وینسنت کرنل، اسلام پژوه، در شرح مفهوم توحید در اسلام جملات زیر را از علی بن ابیطالب نقل میکند:
این سخن که خداوند یکی است، بر چهار قسم است: دو قسم از آن چهار قسم بر خداوند جایز نیست، دو قسم در مورد خداوند صحیح است.
اما آن دو قسمی که صحیح نیست، سخن کسی است که با گفتن یک، عدد را در نظر گرفتهاست. این جایز نیست زیرا خداوند چیزی که یک بوده و دومی ندارد، در مبحث اعداد وارد نمیشود. مگر نمیبینی که هر کس بگوید: خداوند یکی از سه نفر است کافر است و نیز کسی که بگوید: او یکی از مردم است و قصدش نوعی از جنس باشد در مورد خداوند صحیح نیست. زیرا این شباهت دادن است و پروردگار ما، از این سخن بالاتر است.
اما آن دو قسمی که در مورد او صحیح است، سخن کسی است که میگوید: او، یگانهای است که در میان اشیا، شبیهی برای او وجود ندارد. پروردگار ما این چنین است و سخن کسی که میگوید: او در معنا و حقیقت یگانهاست به این معنا که در وجود و در عقل و خیال هیچکس تقسیمپذیر نیست قابل درک نیست. پروردگار ما این چنین است.
1:45 pm
کد منبع
در دانش رایانه، به دستورهای برنامه به زبانی سطح بالا یا زبان اسمبلی که قابل خواندن برای انسان باشد و رایانه نتواند مستقیماً آن را بخواند کُد مَبدأ (به انگلیسی: Source code) میگویند.هر برنامهٔ رایانهای به یکی از زبانهای برنامهنویسی نوشته شده است، مانند جاوا، سی/سیپلاسپلاس و پرل. متن این برنامهها ممکن است چند خط داشته باشند یا میلینونها خط، به این متن کد منبعمیگویند. معمولا برای سادگی به جای کد منبع از منبع استفاده میشود. کد منبع شامل مواردی همچون تعریف متغیرها، دستورها، توابع، حلقهها، و دیگر عباراتی میشود که به برنامه میگوید چگونه باید عمل کند. همچنین برنامهنویسان ممکن است در کد منبعشان، توضیحاتی در مورد بخشی از کد نیز بنویسند. برنامههای کوتاهتر ممکن است تنها یک پروندهی کد منبع داشته باشند در حالی که برنامههای بزرگتر ممکن است ارجاعهایی به صدها یا هزاران پرونده داشته باشند.

متنباز
متنباز منبعباز یا بازمتن
(به انگلیسی: open source)، به شیوههای تولید و توسعه که دسترسی به مواد منبع محصول نهایی -معمولاً کد مبدأشان- را ترفیع دهد، اشاره دارد. درحالیکه برخی متنباز را یک فلسفه در نظر میگیرند، دیگران آن را روش عملگرایانه میدانند.
تا پیش از ترویج گستردهٔ این اصطلاح، توسعهدهندگان و تولیدکنندگان از انواع عبارات برای توصیف این مفهوم استفاده میکردند؛ اما اصطلاح متنباز (open source) با ظهور سامانهٔ عمومی، جهانی، و شبکهایِ اینترنت، و نیاز ملازم برای بازتجهیز کد مبدأ، جا افتاد. بازکردن کد مبدأ، باعث خودبهبودیِ تنوع در مدلهای تولید، مسیرهای ارتباط، و جوامع تعاملی شد. متعاقب آن، عبارت «نرمافزار متنباز» برای توصیف محیطی که در آن مسائل جدید کپیرایت، پروانه، دامنه، و مصرفکننده مطرح شد، بهوجود آمد. مدل متنباز شامل مفهوم دستورکارهای همزمان ولی متفاوت، و رویکردهای متنوع در تولید است که با مدلهای متمرکزتر توسعه چون آنهایی که معمولاً در شرکتهای نرمافزاری تجاری به کار میرود، در تضاد است. اصل و عمل عمده در توسعهٔ نرمافزار متنباز، شبهتولید بوسیلهٔ دادوستد و همکاری، با محصول نهایی (و مادهٔ منبع) است که بدون هیچ هزینهای در دسترس عموم است.
نرمافزار متنباز
نرمافزار متنباز (به انگلیسی: Open Source Software) به نرمافزارهایی میگویند که افراد میتوانند در کد منبع آنها تغییر ایجاد کرده و یا اشکالات (باگ) احتمالی آنها را رفع کنند. این یک شیوه توسعه نرمافزار است که میتواند هم برای نرمافزارهای آزاد و هم برای نرمافزارهای با مالکیت انحصاری و تجاری به کار رود.
مشخصات متنباز
مقدمه
متنباز فقط دسترسی به کد نرمافزار نیست..
نرمافزارهای متنباز باید دارای ۱۰ تعریف زیر باشند:
۱. توزیع مجدد آزاد
نرمافزار باید بدون نیاز به حق امتیاز یا هر گونه پرداختی برای فروش، امکان توزیع به صورت آزاد را داشته باشد.
۲. کد منبع
کد نرمافزار باید شامل نرمافزار باشد و اجازه توزیع کد نرمافزار داده بشود (برای مثال از یک صفحه وب قابل دانلود باشد).
۳. کار مشتقشده
اعمال تغییرات و کارهای بعدی روی نرمافزار امکانپذیر باشد و این نرمافزار جدید را بتوان تحت همان شرایط نرمافزار اولیه و اصلی تکثیر کرد.
۴. نگهداری تمامیت کد منبع نویسنده اصلی نرمافزار مجوز نرم افزار ممکن است اجازه تغییر در اصل متن برنامه را به کاربران ندهد و تنها اجازهٔ افزودن وصلههای نرم افزاری و کامپایل مجدد برنامه را بدهد. در این شرایط توسعه دهندگان تنها میتوانند توزیعهایی به کمک وصلههای نرم افزاری خود ایجاد نمایند. مجوز نرم افزاری میباید صراحتاً ایجاد توزیع تازه با تغییر مجدد در کد اصلی را محدود نماید. نرم افزار توزیع شده تحت این مجوز میباید حتمن نام نسخهای تازه را داشته باشد.
۵. بین افراد و گروهها تبعیضی گذاشته نشود
اجازهنامه نباید بین افراد یا گروهها تبعیضی بگذارد.
۶. هیچ تبعیضی در نوع استفاده از نرمافزار وجود نداشته باشد
هیچ گونه تبعیض و تمایزی بین هر فعالیتی که در راستای نرمافزار انجام میگیرد، وجود نداشته باشد. برای مثال نرمافزاری نباید بین استفادهٔ تجاری یا تحقیقاتی تبعیض قائل شود.
۷. توزیع اجازهنامه
مجوز باید به هرکسی که یک کپی از نرمافزار را دریافت میکند نیز اختصاص یابد، بدون اینکه آنها نیاز به توافق و هماهنگی با اجازهنامهٔ دیگری داشته باشند.
۸. اجازهنامه نباید مخصوص یک محصول باشد
حقوق داده شده در مجوز یک نرم افزار نباید وابسته به این باشد که بخشی از بسته بزرگتری است. در صورتی که نرم افزار از محصول دریافت شده نیز جدا شود، باید همان حقوق را در استفاده، توزیع و ویرایش، به دریافت کننده نرم افزار را اعطا کند. تمام کسانی که آن نرم افزار را، که قبلا به عنوان بخشی از محصول بزرگتری بوده است، دریافت و یا توزیع مجدد میکنند باید تمامی حقوق را مانند محصول اصلی داشته باشند.
۹. اجازهنامه نباید نرمافزارهای دیگر را محدود کند
شرایط تعریف شده در مجوز نباید توزیع نرم افزار را درکنار نرم افزارها با مجوزهای دیگر محدود کند. برای نمونه نمیتواند تعیین کند که تمامی نرم افزارهای ارائه شده در لوح فشرده ارائه شده باید متن باز باشند.
۱۰. اجازهنامه باید از نظر تکنولوژی بیطرف باشد
اجازهنامه نباید مختص یک تکنولوژی خاص باشد.
در ایران
مرکز ملی توسعه و بکارگیری نرم افزارهای بومی و آزاد /متن باز ایران (متنام) روز چهارشنبه مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ در ساختمان دوم سازمان فناوری اطلاعات ایران افتتاح شد.
فناوری
فناوری یا تکنولوژی (به فرانسوی: technologie) شگردها وبه کاربردن ابزارها، دستگاهها، مادهها و فرایندهایی گره گشای دشواریهای انسان است. فناوری فعالیتی انسانی است و از همین رو، از دانش و از مهندسی دیرینه تر است.
این اصطلاح بر مجموعهٔ «دانش» قابل دسترس برای ساختن ملزومات و مصنوعات از هر نوع، برای پرداختن به حرفهها و مهارتهای دستی (به استثنای انجا م کارهای مذهبی، جادویی، نظامی و یا آشپزی) و برای استخراج یا جمع آوری انواع مواد(به استثنای موادی که برای خوراک یا برای مراسم مذهبی یا جادویی مورد استفاده قرار میگیرند)دلالت دارد.
در مورد جوامعی که هم اکنون صنعتی اند یا جوامعی که در حال صنعتی شدن هستند این اصطلاح دلالت دارد بر همه یا بخش منظمی از آن مجموعه «دانش» که مربوط است به:
اصول علمی و اکتشافات
فرایندهای صنعتی موجود و پیشین، منابع نیرو و مواد، و روشهای انتقال و ارتباط، که تصور میشود به تولید یا بهبود کالالها و خدمات مربوط باشند.
مفهوم تکنولوژی به صورت دانشی که به ساختن و بکار بردن ابزار و وسائل مربوط میشود، و دانش استفاده از مواد خام (به استثنای خوراک)
«نظام تکنولوژیک» یعنی «ابزار مادی و مجموعهای از دانش» که «در اختیار افراد سهیم در یک اقتصاد قرار دارد».
کاربرد صنعتی نتایج علم که کار فن شناسان و مهندسان است و «علم» یا «علم محض» اختصاص داده شدهاست.
دلالت دارد بر فعالیت عملی در راه بهبود روشها و وسائل صنعتی قدیمی بدون ارجاع به اصول علمی، یعنی گرایش به «اختراع اشیاء و فرایندهای جدید یا ایجاد بهبود در اشیاء و فرایندهای قدیمی تر.. و شاید اکثر اختراعات فنی و ترقیات بی هیچ نوع کمکی از سوی علم محض صورت گرفتهاست.
دلالت دارد بر مجموعهای از دانش و مهارتی که مبشر اختراعات و ترقیات فنی بوده یا بالقوه قابل استفادهٔ آنها باشد.
واژه فناوری اغلب به نوآوریها و نوابزارهایی اشاره دارد که از اصول و فرایندهای تازه یافتهٔ دانشی بهره میگیرند. از این رو مقولهٔ فناوری ممکن است در بدو مواجهه عجیب جلوه کند. لیکن چنین نیست. حتی نوآوریهای بسیار کهن مانند چرخ هم نمونههایی از فناوری بوده و به شمار میروند. از مصداقهای فناوری نزد قدما فوت کوزهگری بودهاست.
فناوری همان تسلط و تبحر انجام کار است، فناوری توانایی انجام کار در تمامی سطوح و زمینهها است. یعنی طراحی، ساخت، استفاده، تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه و غیره میباشد.
امروزه بسیاری از فناوریها در نتیجه پژوهش به دست میآیند و پژوهشگاههای فناوری زیادی در سراسر جهان بر پا شدهاست. تکنولوژی به معنای اصلی حداکثر استفاده از کمترین امکانات موجود میباشد. در کتاب مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات
آمدهاست:
فناوری یا همان تکنولوژی، که از دو لغت یونانی techne و logia تشکیل شدهاست که اولی به معنی هنر و دومی به معنی علم و دانش است.
فناوری به معنی کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظامیافته برای انجام وظایف علمی است.
فناوری را میتوان کلیهٔ دانشها، فرایندها، ابزارها، روشها و سیستمهای به کار رفته در ساخت محصولات و ارائهٔ خدمات تعریف کرد.
فناوری کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است.
فناوری نوآورد (cutting-edge) به فناوریای گفته میشود که به تازگی در بازار آمده و قابلیتهای نوین و نوآورانهای ارائه میکند.
یونیدو فناوری را کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم میداند
فرهنگ لاروس، فناوری را مطالعهٔ ابزارها، شیوهها و روشهای مورد انتظار و مورد استفاده در حوزهها گوناگون صنعت میداند.
فناوری مجموعهای از فرایندها، روشها، فنون، ابزار، تجهیزات، ماشینآلات و مهارتهایی است که توسط آنها کالایی ساخته شده و یا خدمتی ارائه میگردد.
فناوری عبارت است از کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم و جهتدار.
علام با مطالعهٔ طبیعت به بررسی رفتارهای طبیعی و فیزیکی پرداخته و به دنبال کشف پدیدهها است و در حالیکه فناوری با به کارگیری ایدهها و دستاوردهای علمی، خدمات و کالای مورد نیاز بشر را ارائه میکند.
فناوری عامل تبدیل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی به کالا و خدمات است که عناصر متشکله و یا ارکان آن عبارت است از: سختافزار، انسان افزار یا نیروی انسانی متخصص، فناوری متبلور در اسناد و مدارک یا اطلاعات، سازمانها یا نهادافزار
.تکنولوژی یا فناوری به معنای کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظام یافته برای انجام وظایف عملی است. به بیان ساده تر، تکنولوژی کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است و تأثیر بسزایی بر توسعه جوامع بشری دارد.
در دانش رایانه، به دستورهای برنامه به زبانی سطح بالا یا زبان اسمبلی که قابل خواندن برای انسان باشد و رایانه نتواند مستقیماً آن را بخواند کُد مَبدأ (به انگلیسی: Source code) میگویند.هر برنامهٔ رایانهای به یکی از زبانهای برنامهنویسی نوشته شده است، مانند جاوا، سی/سیپلاسپلاس و پرل. متن این برنامهها ممکن است چند خط داشته باشند یا میلینونها خط، به این متن کد منبعمیگویند. معمولا برای سادگی به جای کد منبع از منبع استفاده میشود. کد منبع شامل مواردی همچون تعریف متغیرها، دستورها، توابع، حلقهها، و دیگر عباراتی میشود که به برنامه میگوید چگونه باید عمل کند. همچنین برنامهنویسان ممکن است در کد منبعشان، توضیحاتی در مورد بخشی از کد نیز بنویسند. برنامههای کوتاهتر ممکن است تنها یک پروندهی کد منبع داشته باشند در حالی که برنامههای بزرگتر ممکن است ارجاعهایی به صدها یا هزاران پرونده داشته باشند.

متنباز
متنباز منبعباز یا بازمتن
(به انگلیسی: open source)، به شیوههای تولید و توسعه که دسترسی به مواد منبع محصول نهایی -معمولاً کد مبدأشان- را ترفیع دهد، اشاره دارد. درحالیکه برخی متنباز را یک فلسفه در نظر میگیرند، دیگران آن را روش عملگرایانه میدانند.
تا پیش از ترویج گستردهٔ این اصطلاح، توسعهدهندگان و تولیدکنندگان از انواع عبارات برای توصیف این مفهوم استفاده میکردند؛ اما اصطلاح متنباز (open source) با ظهور سامانهٔ عمومی، جهانی، و شبکهایِ اینترنت، و نیاز ملازم برای بازتجهیز کد مبدأ، جا افتاد. بازکردن کد مبدأ، باعث خودبهبودیِ تنوع در مدلهای تولید، مسیرهای ارتباط، و جوامع تعاملی شد. متعاقب آن، عبارت «نرمافزار متنباز» برای توصیف محیطی که در آن مسائل جدید کپیرایت، پروانه، دامنه، و مصرفکننده مطرح شد، بهوجود آمد. مدل متنباز شامل مفهوم دستورکارهای همزمان ولی متفاوت، و رویکردهای متنوع در تولید است که با مدلهای متمرکزتر توسعه چون آنهایی که معمولاً در شرکتهای نرمافزاری تجاری به کار میرود، در تضاد است. اصل و عمل عمده در توسعهٔ نرمافزار متنباز، شبهتولید بوسیلهٔ دادوستد و همکاری، با محصول نهایی (و مادهٔ منبع) است که بدون هیچ هزینهای در دسترس عموم است.
نرمافزار متنباز
نرمافزار متنباز (به انگلیسی: Open Source Software) به نرمافزارهایی میگویند که افراد میتوانند در کد منبع آنها تغییر ایجاد کرده و یا اشکالات (باگ) احتمالی آنها را رفع کنند. این یک شیوه توسعه نرمافزار است که میتواند هم برای نرمافزارهای آزاد و هم برای نرمافزارهای با مالکیت انحصاری و تجاری به کار رود.
مشخصات متنباز
مقدمه
متنباز فقط دسترسی به کد نرمافزار نیست..
نرمافزارهای متنباز باید دارای ۱۰ تعریف زیر باشند:
۱. توزیع مجدد آزاد
نرمافزار باید بدون نیاز به حق امتیاز یا هر گونه پرداختی برای فروش، امکان توزیع به صورت آزاد را داشته باشد.
۲. کد منبع
کد نرمافزار باید شامل نرمافزار باشد و اجازه توزیع کد نرمافزار داده بشود (برای مثال از یک صفحه وب قابل دانلود باشد).
۳. کار مشتقشده
اعمال تغییرات و کارهای بعدی روی نرمافزار امکانپذیر باشد و این نرمافزار جدید را بتوان تحت همان شرایط نرمافزار اولیه و اصلی تکثیر کرد.
۴. نگهداری تمامیت کد منبع نویسنده اصلی نرمافزار مجوز نرم افزار ممکن است اجازه تغییر در اصل متن برنامه را به کاربران ندهد و تنها اجازهٔ افزودن وصلههای نرم افزاری و کامپایل مجدد برنامه را بدهد. در این شرایط توسعه دهندگان تنها میتوانند توزیعهایی به کمک وصلههای نرم افزاری خود ایجاد نمایند. مجوز نرم افزاری میباید صراحتاً ایجاد توزیع تازه با تغییر مجدد در کد اصلی را محدود نماید. نرم افزار توزیع شده تحت این مجوز میباید حتمن نام نسخهای تازه را داشته باشد.
۵. بین افراد و گروهها تبعیضی گذاشته نشود
اجازهنامه نباید بین افراد یا گروهها تبعیضی بگذارد.
۶. هیچ تبعیضی در نوع استفاده از نرمافزار وجود نداشته باشد
هیچ گونه تبعیض و تمایزی بین هر فعالیتی که در راستای نرمافزار انجام میگیرد، وجود نداشته باشد. برای مثال نرمافزاری نباید بین استفادهٔ تجاری یا تحقیقاتی تبعیض قائل شود.
۷. توزیع اجازهنامه
مجوز باید به هرکسی که یک کپی از نرمافزار را دریافت میکند نیز اختصاص یابد، بدون اینکه آنها نیاز به توافق و هماهنگی با اجازهنامهٔ دیگری داشته باشند.
۸. اجازهنامه نباید مخصوص یک محصول باشد
حقوق داده شده در مجوز یک نرم افزار نباید وابسته به این باشد که بخشی از بسته بزرگتری است. در صورتی که نرم افزار از محصول دریافت شده نیز جدا شود، باید همان حقوق را در استفاده، توزیع و ویرایش، به دریافت کننده نرم افزار را اعطا کند. تمام کسانی که آن نرم افزار را، که قبلا به عنوان بخشی از محصول بزرگتری بوده است، دریافت و یا توزیع مجدد میکنند باید تمامی حقوق را مانند محصول اصلی داشته باشند.
۹. اجازهنامه نباید نرمافزارهای دیگر را محدود کند
شرایط تعریف شده در مجوز نباید توزیع نرم افزار را درکنار نرم افزارها با مجوزهای دیگر محدود کند. برای نمونه نمیتواند تعیین کند که تمامی نرم افزارهای ارائه شده در لوح فشرده ارائه شده باید متن باز باشند.
۱۰. اجازهنامه باید از نظر تکنولوژی بیطرف باشد
اجازهنامه نباید مختص یک تکنولوژی خاص باشد.
در ایران
مرکز ملی توسعه و بکارگیری نرم افزارهای بومی و آزاد /متن باز ایران (متنام) روز چهارشنبه مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ در ساختمان دوم سازمان فناوری اطلاعات ایران افتتاح شد.
فناوری
فناوری یا تکنولوژی (به فرانسوی: technologie) شگردها وبه کاربردن ابزارها، دستگاهها، مادهها و فرایندهایی گره گشای دشواریهای انسان است. فناوری فعالیتی انسانی است و از همین رو، از دانش و از مهندسی دیرینه تر است.
این اصطلاح بر مجموعهٔ «دانش» قابل دسترس برای ساختن ملزومات و مصنوعات از هر نوع، برای پرداختن به حرفهها و مهارتهای دستی (به استثنای انجا م کارهای مذهبی، جادویی، نظامی و یا آشپزی) و برای استخراج یا جمع آوری انواع مواد(به استثنای موادی که برای خوراک یا برای مراسم مذهبی یا جادویی مورد استفاده قرار میگیرند)دلالت دارد.
در مورد جوامعی که هم اکنون صنعتی اند یا جوامعی که در حال صنعتی شدن هستند این اصطلاح دلالت دارد بر همه یا بخش منظمی از آن مجموعه «دانش» که مربوط است به:
اصول علمی و اکتشافات
فرایندهای صنعتی موجود و پیشین، منابع نیرو و مواد، و روشهای انتقال و ارتباط، که تصور میشود به تولید یا بهبود کالالها و خدمات مربوط باشند.
مفهوم تکنولوژی به صورت دانشی که به ساختن و بکار بردن ابزار و وسائل مربوط میشود، و دانش استفاده از مواد خام (به استثنای خوراک)
«نظام تکنولوژیک» یعنی «ابزار مادی و مجموعهای از دانش» که «در اختیار افراد سهیم در یک اقتصاد قرار دارد».
کاربرد صنعتی نتایج علم که کار فن شناسان و مهندسان است و «علم» یا «علم محض» اختصاص داده شدهاست.
دلالت دارد بر فعالیت عملی در راه بهبود روشها و وسائل صنعتی قدیمی بدون ارجاع به اصول علمی، یعنی گرایش به «اختراع اشیاء و فرایندهای جدید یا ایجاد بهبود در اشیاء و فرایندهای قدیمی تر.. و شاید اکثر اختراعات فنی و ترقیات بی هیچ نوع کمکی از سوی علم محض صورت گرفتهاست.
دلالت دارد بر مجموعهای از دانش و مهارتی که مبشر اختراعات و ترقیات فنی بوده یا بالقوه قابل استفادهٔ آنها باشد.
واژه فناوری اغلب به نوآوریها و نوابزارهایی اشاره دارد که از اصول و فرایندهای تازه یافتهٔ دانشی بهره میگیرند. از این رو مقولهٔ فناوری ممکن است در بدو مواجهه عجیب جلوه کند. لیکن چنین نیست. حتی نوآوریهای بسیار کهن مانند چرخ هم نمونههایی از فناوری بوده و به شمار میروند. از مصداقهای فناوری نزد قدما فوت کوزهگری بودهاست.
فناوری همان تسلط و تبحر انجام کار است، فناوری توانایی انجام کار در تمامی سطوح و زمینهها است. یعنی طراحی، ساخت، استفاده، تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه و غیره میباشد.
امروزه بسیاری از فناوریها در نتیجه پژوهش به دست میآیند و پژوهشگاههای فناوری زیادی در سراسر جهان بر پا شدهاست. تکنولوژی به معنای اصلی حداکثر استفاده از کمترین امکانات موجود میباشد. در کتاب مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات
آمدهاست:
فناوری یا همان تکنولوژی، که از دو لغت یونانی techne و logia تشکیل شدهاست که اولی به معنی هنر و دومی به معنی علم و دانش است.
فناوری به معنی کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظامیافته برای انجام وظایف علمی است.
فناوری را میتوان کلیهٔ دانشها، فرایندها، ابزارها، روشها و سیستمهای به کار رفته در ساخت محصولات و ارائهٔ خدمات تعریف کرد.
فناوری کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است.
فناوری نوآورد (cutting-edge) به فناوریای گفته میشود که به تازگی در بازار آمده و قابلیتهای نوین و نوآورانهای ارائه میکند.
یونیدو فناوری را کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم میداند
فرهنگ لاروس، فناوری را مطالعهٔ ابزارها، شیوهها و روشهای مورد انتظار و مورد استفاده در حوزهها گوناگون صنعت میداند.
فناوری مجموعهای از فرایندها، روشها، فنون، ابزار، تجهیزات، ماشینآلات و مهارتهایی است که توسط آنها کالایی ساخته شده و یا خدمتی ارائه میگردد.
فناوری عبارت است از کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم و جهتدار.
علام با مطالعهٔ طبیعت به بررسی رفتارهای طبیعی و فیزیکی پرداخته و به دنبال کشف پدیدهها است و در حالیکه فناوری با به کارگیری ایدهها و دستاوردهای علمی، خدمات و کالای مورد نیاز بشر را ارائه میکند.
فناوری عامل تبدیل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی به کالا و خدمات است که عناصر متشکله و یا ارکان آن عبارت است از: سختافزار، انسان افزار یا نیروی انسانی متخصص، فناوری متبلور در اسناد و مدارک یا اطلاعات، سازمانها یا نهادافزار
.تکنولوژی یا فناوری به معنای کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظام یافته برای انجام وظایف عملی است. به بیان ساده تر، تکنولوژی کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است و تأثیر بسزایی بر توسعه جوامع بشری دارد.
ساعت : 1:45 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی